زندگی با یاد خدا
در خیالات وسیعم شهریست کوچک، اما،زیباست آسمانش آبیست سبزه هایش سبز است قله هایش محکم دره هایش ژرف است شهر من جنگلی دارد که، می توان در آن دید می توان خندید می توان در آن شعر گفت می توان در آن شاد بود شهر من دشتی دارد که می توان در آن،باگل،حرف زد می توان پرواز کرد می توان در آن یاد گرفت،شادی بی پایان است آدم های شهر من همه از جنس منند همه دریاییند مردمان شهر من در آن می خندند،می خورند،می گریند اما همه اش در خواب است همه اش خیال است شهر من،شهر همست اما همه از آن بی خبرند شهر من کوچک و زیباست چون شهر من شهر من است اما،مردمان شهر من بی خبرند نظرات شما عزیزان: جمعه 9 اسفند 1392برچسب:, :: 10:1 :: نويسنده : مینا
درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید پیوندهای روزانه پيوندها
نويسندگان
|
||||||||||||||||
![]() |