زندگی با یاد خدا

می توانم حس کنم

بوی باران و لبخند نسیم

و تپش دل گل، بر سپیدار سپید

 و صدای بغض آسمان

 و هق هق باران

 بر قلب زمین

 و آغوش خورشید در مقابل چشم جهان

می توانم حس کنم

 در میان صحبت گل های باغ

 انتظار و انتظار و انتظار

 صحبتی که هر گوشه اش

 بوی گل می دهد و بوی فراغ

و گل، چه بی پروا می پرد، همراه نسیم

 و در آغوش قناری، با گل

 تا که شاید در ان پروایی

 باشد و سد وصال

 و خدا که با ماست

 و به ما می گوید بپر

 من نگهت می دارم

همراه باد

 و بپر تا که شاید برسی بر چاهی

 و در آن نگاهی

 بیندازی و ببینی یوسف

 چشم به آسمانت دوخته

 و گوشه طنابی

 تا با آن

 برسی بر عشقت

 پس بپر

جمعه 23 خرداد 1393برچسب:, :: 19:27 :: نويسنده : مینا

برای آسمانی شدن لازم است بی کران بود، باید بال ها را گشود و پرواز کرد اما باید فراموشی را، فراموش کرد چون که باعث می شود دیگر دستت به زمین نزسد و شاید باعث شود تا سقوط کنی تا عمیق ترین جای دنیا............

جمعه 23 خرداد 1393برچسب:, :: 19:3 :: نويسنده : مینا

روزی مردی را با گناه های بسیار نزد خدا بردند خدا دستور داد تا او را به جهنم بفرستند مرد در هنگام رفتن نگاهی به خدا کرد و خدا به فرشته ها دستور داد تا آن مرد را به بهشت راهنمایی نمایند.

بعد از اینکه یکی از فرشتگان از خدا دلیل این تصمیمش را پرسید خدا پاسخ داد:«زیرا آن مرد هنوز به من امیدوار است.»

چهار شنبه 21 خرداد 1393برچسب:, :: 21:16 :: نويسنده : مینا

روزی به سنگی نگاه کردم و گفتم:«تو چه قدر سخت و سفت هستی هیچ کس سخت ها را دوست ندارد.»

همانجا نشستم کودکی کنارم آمد و گفت:«شما می توانید به من کمک کنید؟»

گفتم:«برو من هیچ پولی ندارم اگر هم داشتم به آدمی مثل تو نمیدادم شما لایق این هستید که گدا بمانید.»

 کودک به چشمانم خیره شد گفتم:«التماس نکن تو باید به همین وضع بمانی حق تو نیست که خوب زندگی کنی تو این گونه به دنیا آمدی.»

 کودک گفت:«من پول دارم آمده بودم از شما کمی مهربانی بخرم و به کسانی بدهم که قلبشان از سنگ است اما حالا این پول ها را به شما می دهم اگر توانستید با آنها مهربانی بخرید تا دلتان نرم شود.»

کودک پولها را جلوی من گذاشت و فرار کرد به سنگ نگاه کردم غنچهای آنطرف تر در حال خشکیدن بود سنگ در خود شکافی ایجاد کرد و ناگهان خرد شد و آب به غنچه رسید تازه فهمیدم سنگ ها هم نرمند کاش که دل من هم از جنس سنگ بود.

شنبه 17 خرداد 1393برچسب:, :: 13:6 :: نويسنده : مینا

همیشه آخر هر چیزی خوش است اگر خوش نبود بدان هنوز آخرش نرسیده

                                                                             چارلی چاپلین

شنبه 10 خرداد 1393برچسب:, :: 14:46 :: نويسنده : مینا

شنبه 10 خرداد 1393برچسب:, :: 14:25 :: نويسنده : مینا

شنبه 10 خرداد 1393برچسب:, :: 14:22 :: نويسنده : مینا

به مورچه گفتم: چه می کنی؟

 گفت: حرف می زنم .

گفتم: با چه کسی؟

 گفت: با خدا.....

 گفتم :چه می گویی که لایقش باشد؟

 گفت: هرچه در توانم باشد.

 گفتم: توان ما نقطه ایست در مقابل عظمتش.

 گفت: ولی او حرفهایم را می شنود.

 گفتم: اما.....

 گفت: دوست دارد حرفهایم را.

 گفتم: چرا؟

 گفت: چون یکرنگ است حتی فقط با خدا، حتی فقط برای لحظه ای کوتاه، حتی.... شیرین است یکرنگی

 دیگر چیزی نگفتم چشمانم را بستم و به چیزهایی فکر کردم که شیرین است

جمعه 9 خرداد 1393برچسب:, :: 19:34 :: نويسنده : مینا

در هر رفتنی رسیدنی نیست ولی برای رسیدن راهی جز رفتن نیست .

پنج شنبه 8 خرداد 1393برچسب:, :: 15:18 :: نويسنده : مینا

خدایا من در کلبه ی فقیرانه ی خود چیزی دارم ،که تو در عرش کبریایی خود نداری

من چون تویی دارم

و تو چون خود نداری

پنج شنبه 8 خرداد 1393برچسب:, :: 15:14 :: نويسنده : مینا
درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان زندگی با یاد خدا و آدرس mina.milad.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 23
بازدید دیروز : 40
بازدید هفته : 23
بازدید ماه : 164
بازدید کل : 70654
تعداد مطالب : 58
تعداد نظرات : 243
تعداد آنلاین : 1

Alternative content


کد تغییر شکل موس

کد هدایت به بالا

مرجع كد اهنگ


کد تغییر شکل موس